گفت‌وگو با فرشتگان خاموش: نگاهی به انگیزه‌های انسانی مراقبین مرکز خیریه آفتاب(پارت سوم)

فهرست

در دل شهر اراک، مرکزی وجود دارد که روشنایی و محبت را به زندگی کسانی می‌بخشد که نیازمند توجه و مراقبت‌اند. مرکز خیریه آفتاب با تکیه بر نیروی انسانی متعهد و دلسوز، محیطی امن و سرشار از عشق برای سالمندان، معلولین و کودکان طیف اوتیسم فراهم کرده است. این گفتگو به سراغ مراقبین  مرکز رفته تا نگاهی عمیق به انگیزه‌ها، دغدغه‌ها و دنیای درونی آن‌ها داشته باشد.

۱. لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه زمانی با مرکز همکاری دارید؟
مریم محمدی هستم و از سال ۱۳۸۴ افتخار همکاری با مرکز خیریه آفتاب را دارم.
کارشناس ارشد حسابداری هستم و بیرون از مرکز مسئول کمیته داوران والیبال استان مرکزی ومدرس رسمی فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی ایران.

۲. چه چیزی باعث شد که این مسیر شغلی را انتخاب کنید؟
ورود من به این حرفه کاملاً اتفاقی بود، اما هرچه بیشتر در آن ماندگار شدم، علاقه‌ام به کار و ارتباط با مددجویان بیشتر شد. احساس کردم که این مسیر با روحیه‌ام سازگار است؛ کمک به دیگران نه‌تنها آرامش‌بخش است بلکه احساس رضایت و ارزشمندی را نیز به همراه دارد.

۳. در طول دوران کاری‌تان، کدام لحظه برایتان از همه تأثیرگذارتر بوده است؟
یکی از خاطراتی که هنوز هم با یادآوری‌اش متأثر می‌شوم، مربوط به فوت دو سالمند در یک روز است. یکی از آن‌ها تنها و بدون خانواده بود، اما خانواده‌ی سالمند دیگر که از اتباع بودند، با مهربانی و بزرگواری مسئولیت خاکسپاری او را برعهده گرفتند. آن لحظه برای من درس بزرگی بود که هیچ اتفاقی در زندگی بی‌حکمت نیست و حضورم در این مرکز نیز هدیه‌ای الهی است.

۴. چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد که هر روز با انرژی به اینجا بیایید؟
خدمتی که در این مرکز انجام می‌دهم، برکت و آرامش ویژه‌ای به زندگی‌ام بخشیده است. همین حس ارزشمندی برای من انگیزه‌ای نیرومندتر از هر پاداش دیگری‌ست.

۵. آیا تجربه‌ای خاص با یکی از مددجویان داشته‌اید که نگاهتان به زندگی را تغییر داده باشد؟
بله، یکی از مددجویان خانم که به‌دلیل معلولیت شدید نیاز به کمک کامل برای غذا خوردن داشت، همیشه در سکوت بود. روزی هنگام غذا دادن با مهربانی با او صحبت کردم و او با صدای آرام گفت:
“خدا عاقبت به‌خیرت کنه دخترم.”
همین جمله‌ی ساده، نگاه من را به تأثیر کارهای کوچکم تغییر داد و باعث شد ارزش کاری که انجام می‌دهم را بیشتر درک کنم.

۶. چه چالش‌هایی در این کار وجود دارد و چگونه با آن‌ها کنار می‌آیید؟
کار در این مرکز از نظر جسمی و روحی سختی‌های خاص خودش را دارد. گاهی فشارهای روانی ناشی از دیدن درد و رنج مددجویان و کارهای فیزیکی سنگین، دشوار است. من سعی می‌کنم با مراقبت از سلامت جسمی‌ام از طریق ورزش، گوش دادن به موسیقی، استراحت کافی و گفت‌وگو با همکاران، تعادل روانی‌ام را حفظ کنم.
همچنین برای کمک به مددجویان دارای ناتوانی جسمی، با آموزش روش‌های صحیح جابه‌جایی و استفاده از وسایل کمکی، توانستم بدون آسیب‌ به خود یا آن‌ها، بهتر خدمت‌رسانی کنم

موفق باشیدو سلامت

گفتگواز: روابط عمومی مرکز خیریه آفتاب